مدیریت مؤثر سیستمهای کیفیت در هر سازمانی یکی از مشکلات مدیران ارشد سازمانها است. از آنجا که ما ایرانیها در رسیدن به هدف چنان عجول هستیم، به برخی ضوابط و الزامات توجه جدی نکرده و در ادامهی راه با مشکلات بسیاری روبهرو میشویم. دیر آمدهایم و میخواهیم زود برویم. مدیران ارشد سازمانها باید این را باور داشته باشند که کیفیت یک شبه به دست نمیآید، ولی با یک غفلت بهراحتی از دست میرود. با توجه به اینکه رشد و توسعهی کیفیت تدریجی بهدست میآید، مدیران ارشد آن را به خوبی لمس نکرده و انتظارهای بیشتری از سرمایهگذاریهای خود در این زمینه دارند. رسیدن به هدف سخت است ولی نگهداری آن سختتر است. برای این که دستاوردهای خود را از دست ندهیم، باید بهصورت بنیادی برنامهریزی و عمل کرد.
استاندارد پیش رو فقط میتواند راهنمایی باشد که چگونه میتوان به هدف رسید و آن را ارتقا داد. اهداف را میباید مدیران ارشد سازمانها به کمک مدیران میانی تعیین کنند. برخی سازمانها اهداف بزرگتری دارند و برخی کوچکتر؛ ولی هر دو این سیستم را پیاده کرده و از آن بهره میبرند. این بهمعنای یکسان بودن کیفیت فرایندهای آنان نیست؛ بلکه نشان از این دارد که هر دو راه درستی را انتخاب کردهاند، ولی یکی جلوتر از دیگریست؛ و آن که عقبتر است باید برنامهریزی مؤثرتری طرحریزی کند و اقدامها و تلاشهای بیشتری را بهعمل آورده تا به اهداف متعالیتری برسد. برای اینکه بتوان از این استاندارد بهخوبی بهره برد، باید از یک طرف به آن مسلط بود و آن را خوب شناخت و از طرف دیگر به فرایندها، نیازها، و توانمندیهای سازمان اشراف داشت. این دو عامل کلید پیادهسازی درست و مؤثر این استاندارد است
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.